به نظر میاد این کورس قراره نظرم رو درباره شدت سختی ریاضیات عوض کنه.

پ.ن: جبر خوندن نوعی مراقبه‌ست. محتاج تمرکز بالا، آرامش، بدون هیجاناتِ حتی ته‌نشین‌شده. برعکس، هندسه، یا به‌طور خاص هندسه اقلیدسی، شاید فیلد هیجان‌زده‌هاست. اون هم نوع دیگری از مراقبه‌ست، اما توش لازم نیست cross-legged بشینی و ذهنت رو در یک نقطه تجمیع کنی؛ شاید حتی لازم باشه از شدت هیجان و تپش به پرواز در بیای و از زندان ذهنت رها بشی. زندان ذهنت، همون خطوط روی کاغذن که برای پیداکردن جواب مسئله، باید نبینی‌شون. آزادی، اون خطوطیه که باید bold بشه. جواب مسئله اونجاست. خلاصه، این انسان به‌شدت‌هیجان‌زده با کوهی آواز و فریادِ خفته‌درگلو، اگه بتونه این کورس رو با ۱۸ (از دکتر الف!) پاس کنه، احتمالا توانایی خواهد داشت یک مثمتیشن متوسط بشه.


مشخصات

آخرین جستجو ها